4
شهریور

چرایی مذکربودن خطابات الهی در قرآن

چرایی مذکربودن خطابات الهی در قرآن


لسان قرآن، لسان فرهنگ محاوره است، به طور مثال گرچه ذات اقدس اله درباره کیفر اعمال می فرماید: «کُلّ اِمرَءٍ بِما کَسَبَ رَهینٌ. طور/21» هرکس در گرو کسب و کار خود است اما این «امرء» در مقابل «امرئه» نیست بلکه فرهنگ محاوره این است که از انسان به عنوان مردم یا د شود نه به عنوان مرد در مقابل زن، وقتی زن و مرد در صحنه انقلاب حضور پیدا کردند می گویند: مردم ایران انقلاب کردند و یا اگر زن و مرد نسبت به یک مطلبی سؤال دارند گفته می شوند «مردم» چنین می گویند این مردم یعنی توده ناس ،نه اینکه مرد در مقابل زن باشد.[1]

          خداوند در سوره مبارکه نحل می فرماید: «مَن عَمل صَالحاً مِن ذَکرٍ اَو اُنثی وَ هو مُؤمن فَلَنُحیینه حیاهً طیبهً. نحل/ 97» در این آیه سه لفظ را بیان فرموده که هر سه لفظ به صورت مذکر آمده است (عملَ، هو، مؤمن) اما در اثنای آیه خداوند می فرماید: خواه زن باشد خواه مرد و این نه با قسمت قبل آیه هماهنگ است و نه با قسمت بعد آن، زیرا در اول آیه آمده است «من عمل صالحا» که هر دو لفظ« مرد و عمل» به صورت مذکر بیان شده است، البته ممکن است درباره« من» گفته شود که اعم از زن و مرد است ،اما لفظ دوم که عَمِلَ می باشد مخصوص مذکراست و بعد در ادامه آیه می فرماید: «مِن ذَکَرٍ اَو اُنثی وَ هو مُؤمن فَلنُحیینه» که در اینجا نیز لفظ «مؤمن» و ضمیر «هو» و ضمیر مفعولی در «فلنحیینه» مذکر آمده است و در حقیقت چهار لفظ مذکر در آیه ذکر شده است.

          بنابراین باید دید جمله «من ذکر او انثی» بیان چیست؟ اگر بیان عَمِلَ باشد که عَمِلَ فقط مذکر را شامل می شود و ضمیر مذکر بعدی هم که فرمود «فلنحیینه» به خصوص مذکر بر می گردد پاسخ صحیح آن است که در اینجا ذات اقدس اله می خواهد به ما بفهماند من که به صورت مذکر تعبیر می کنم بر اساس فرهنگ محاوره است نه اینکه عمل و حیات طیب، مخصوص مرد باشد[2].

          در اینجا این سؤال پیش می آید، که چرا در مواردی قرآن کریم با صراحت نام زن و مرد را می برد[3].

          علتش آن است که می خواهد افکارجاهلی  قبل از اسلام را تخطئه کند، آنها چون بین زن و مرد فرق می گذاشتند و عبادات و فضایل را برای مردها منحصر می دانستند، لذا قران  کریم با تحلیل عقلی می فرماید: آن که باید کامل شود روح است و روح نه مذکر است و نه مؤنت…

          اگر در سراسر قرآن کریم و همچنین در سراسر سخنان عترت طاهره علیهم السلام جستجو کنیم موردی به چشم نمی خورد که قرآن کمالی از کمالات معنوی را مشروط به ذکورت بداند یا ممنوع به انوثت بشمارد[4].

          آنجا که می فرماید: من عمل صالحاً من ذکر او انثی و هو مؤمن فلنحیینه حیاة طیبه در این  بخش نیز با توجه به اینکه قرآن برای تهذیب روح است و در هنگام عبادت و تقرب بدن زن و مرد در ارزش عبادت نقشی ندارد، لذا تصریح به عدم تفاوت می کند ،تا شبهه تفاخر جاهلی را ریشه کن نماید[5]



2- عبدالله جوادی آملی، ص 92.
3- همان، ص 95.
4- به طور مثال در سوره احزاب/ آیه 35 (ان المسلمین والمسلمات و المؤمنین و المؤمنات و القانتین و القانتات و…).
5- همان، ص 101.
 


free b2evolution skin
آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(1)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
1 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)
نظر از: مستاجر خدا:) [عضو] 
5 stars

http://blogroga.kowsarblog.ir/%D9%88%D8%A7%D9%82%D8%B9%DB%8C%D8%AA-%D8%A8%D8%AF%D9%88%D9%86-%D8%B3%D8%A7%D9%86%D8%B3%D9%88%D8%B1-%D8%AC%D8%A7%D9%86%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D9%86-%D8%BA%D8%B1%DB%8C%D8%A8-%D8%A7%D8%B9%D8%B5%D8%A7%D8%A8-%D9%88-%D8%B1%D9%88%D8%A7%D9%86

خوشحال میشم از مطلبم دیدن کنید و نظر خود را در مورد مطلبم بازگو کنید
موفق باشید

1397/06/04 @ 12:08


فرم در حال بارگذاری ...