17
خرداد

انتظار ظهور امام زمان (عج) را در نیمه خردادماه می کشیم

خانم منصوره قیاسی، همزمان با سالروز رحلت امام خمینی(ره) در گفت و گو با خبرنگار خبرگزاری حوزه از یزد، به بیان خاطرات خود از زمان رحلت امام خمینی(ره) پرداخت و گفت: در ایامی که حضرت امام(ره) بیمار و در بیمارستان بستری بودند، ما از طریق اخبار تلویزیون ازاحوالات امام مطلع می شدیم و با دعاهای مردم، اانتظار  بهبودی و سلامتی ایشان را داشتیم.

وی ادامه داد: بعد از چند روز تلویزیون اعلام کرد که حال حضرت امام خمینی مناسب نیست و همان روز از دفتر آقای صدوقی(ره) اعلام کردند که مردم به مسجد حظیره بروند و برای شفای امام دعای توسل بخوانند؛ مراسم با تأخیر شد و آیت الله صدوقی(ره) هم با تأخیردر برنامه حضور یافتند و ناگهان از بلندگوی مسجد، صدای قرآن بلند شد و  همه متوجه شدیم که چه اتفاقی افتاده است؛ مسجد به هم ریخت و مردم گریه می کردند.

استاد حوزه با بیان اینکه انتظار رحلت امام را نداشتیم، اضافه کرد: من در آن سن به خاطر شنیدن دعای(خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگه دار) این اعتقاد را داشتم که امام تا ظهور حضرت زنده خواهند ماند و از دنیا رفتن ایشان  به ذهنم خطور نمی کرد ولی دعای امام بر دعاهای مردم غلبه کرد و امام خمینی(ره) از میان ما پر کشیدند و به ملکوت اعلی پیوستند.

وی درباره چگونگی انتخاب جانشین حضرت امام خمینی (ره) بیان کرد:  در آن زمان،‌همه خیلی نگران بودیم که جانشین امام چه کسی می شود، علیرغم اینکه خیلی نگران و ناراحت از رحلت حضرت امام بودیم و یک روز بیشتر از فوت امام نگذشته بود، بلافاصله جلسه برگزار و حضرت آقا وصیت نامه امام را تلاوت کردند  و از آن پس حضرت آیت الله خامنه ای (مد ظله العالی) سکان جمهوری اسلامی را در دست گرفتند و رهبری کشور به ایشان واگذار شد و علارغم مشکلات زیاد پس از رحلت امام،  حضرت آیت الله خامنه ای به خوبی از عهده حل مسائل و مشکلات کشور بر آمدند.

قیاسی در بیان همزمانی رحلت امام خمینی(ره) با واقعه 15 خرداد، اظهار کرد: رحلت امام خمینی در روز نیمه خرداد نشان از این است که حضرت امام تعلق خاطری به نیمه خرداد داشتند که رحلت ایشان در این تاریخ اتفاق قرار گرفت  همانگونه که در شعری فرمودند «انتظار فرج از نیمه خرداد کشم » و رحلت امام در این روز با اشعاری که برای نیمه خرداد سرودند، اتفاقی نبوده و اسراری در آن نهفته است که با این سروده متوجه میشویم که امام از آن اسرار آگاه بودند و ما نیز به امید ظهور حضرت ولی عصر(ارواحنا له الفدا)  را در نیمه خرداد داریم .


free b2evolution skin
13
خرداد

روز فراموش نشدنی

امروز از روزهای فراموش نشدنی است چقدر وقتی پیچ تلوزین را می پیچوندم دلهره داشتم همه ملت در اضطراب بودن خدایا چه خبری بناست بدن، پزشکان امام ، لحظه به لحظه حال امام را اطلاع میدادن ولی اون روز انگار همه گنگ شده بودن خدایا چرا اینها هیچ خبری نمیدن چرا متوجه نمی شن که ماها چقدر نگران حال امام هستیم وای همه چیز انگار رو سرم خراب شد گوشهام، داغ کرد.مخبر خبر گفت: انا لله وانا الیه راجعون روح بلند امام خمینی به ملکوت اعلا پیوست . اون موقع چه کار میتونستم بکنم یادمه دخترم را که کوچیک بود بغل کردم و دویدم تو کوچه رفتم خونه همسایه گریه کنون گفتم فهمیدید چی شه امام رفت وای همه عزادار شدن آسمان و زمین با هم گریه کردن مردم از خود بیخود شدن…….


free b2evolution skin
10
خرداد

ولایت شرط دریافت رحمت و مغفرت است

به گزارش معاونت فرهنگی مدرسه علمیه حضرت زینب کبری(سلام الله علیها) یزد، خانم سکینه ساروخانی در جمع طلاب و بانوان با برشمردن برخی فضایل امیرالمومنین(علیه السلام)، گفت:  خداوند برای علی بن ابی طالب(علیه السلام) فضیلت هایی قرار داده که کسی جز خدا نمی تواند بشمارد وکسی که حبّ اهل بیت(علیهم السلام) در او فوران کند خدا او را اهل نجات و دانشمند دینش می کند، اما اگر بر اثر معصیت و گناه زیاد فاصله گرفت خدا نعمت ولایت و دوستی اهل بیت(علیهم السلام) را از او می گیرد.

وی، یکی از شروط مغفرت را ورود به ولایت حضرت علی(علیه السلام) بیان کرد و افزود: کسی که حب علی(علیه السلام) و حب امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) دارد،  با آنان او زندگی می کند و لغزش های او  بخشیده می شود.

خانم ساروخانی اظهار داشت: مَثَل اهل بیت(علیه السلام)  همچون کشتی نوح است و هر کس سوار کشتی شد اهل بیتی و بهشتی شد ؛ حضرت لقمان به فرزندش می فرمود اگر ثواب ها به اندازه کارهای انس و جن انجام دادی، فکر نکن از عذاب خدا مصون شده ای و اگر به اندازه کارهای جن و انس خطا کردی باز هم از خدا ناامید نشو.

وی ادامه داد: تا می توانیم باید در انجام واجبات و امور خیر بکوشیم، ولی حالت خوف و رجا باید تا لحظه مرگ همراه انسان باشد و اخلاص را باید همیشه مد نظر قرار دهیم.

خانم ساروخانی در پایان با تاکید بر داشتن اخلاص در انجام اعمال و واجبات  گفت: در این شب های رمضان و شب های احیا از امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) توفیق خلوص در انجام اعمال همچون اخلاص علی بن ابیطالب(علیه السلام) را طلب کنیم تا اعمال ما پذیرفته شود. بنا به توصیه آیت الله بهجت(رحمت الله علیه) هر روز صبح به امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) سلام بدهیم تا برکتش را در زندگی خود احساس کنیم.

در سال های گذشته این مراسم با حضور با شکوه عموم بانوان و طلاب برگزار می شد و در حال حاضر با توجه به موقعیت پیش آمده از ویروس کرونا مراسم احیاء حضور تعدادی از بانوان و طلاب  با رعایت پروتکل های بهداشتی و فاصله گذاری اجتماعی برگزار شد.


free b2evolution skin
2
آذر

آنسوی مرگ

مرور و بررسی کتاب آن سوی مرگ, روایت کسانی که مرده اند، و زندگی پس از مرگ را دیده اند و سپس زنده شده اند!!, توسط حجت الاسلام امینی خواه, منبع: eitaa.com/Aminikhaah_Media, کتاب آن سوی مرگ


free b2evolution skin
2
آذر

ارواح اموات کجا هستند

فصل سوم : ارواح اموات كجا هستند؟

همان گونه كه انسانها در دنيا از نظر اعتقاد و عمل ، به اقسام زير تقسيم مى شوند:
1- مسلمان و مومن
2- كافر و مشرك و ظالم
3- مستضعف
به همين نسبت ارواح اموات نيز در عالم برزخ سه دسته اند:
1- ارواح مومنين
2- ارواح كفار، مشركين و ظالمين
3- ارواح مستضعفين و افراد و اطفالى كه قبل از رسيدن به بلوغ از دنيا مى روند.ما در اين فصل در مقام بيان حالات هر يك از اين سه دسته و اينكه آنها در كجا هستند و عالم برزخ را چگونه مى گذرانند هستيم .

1- ارواح مومنين كجا هستند؟

در اين مورد كه ارواح مومنين در كجاى عالم برزخ بسر مى برند و آيا جا و مكان آنها از غير مومنين جداست ، يا اينكه همگى در يك سرزمين هستند و با هم نشست و برخاست دارند رواياتى از طريق اهل بيت عصمت و طهارت (ع ) رسيده ، ما براى آگاهى عموم و با رعايت اختصار و پرهيز از تكرار به تعدادى از آنها اشاره مى كنيم :
1- مرحوم شيخ كلينى در كتاب كافى به نقل از سهل بن زياد آورده است :
عده من اصحابنا، من سهل بن زياد، عن الحسن بن على ، عن احمد بن عمر، رفعه عن ابى عبد الله (ع )قال : قلت له : ان اخى ببغداد و اخاف ان يموت بها، فقال (ع ) ما تبالى حيثما مات . آما انه لايبقى مومن فى شرق الارض و غربها الا حشر الله روحه الى وادى السلام .قلت له : و اين وادى السلام ؟ قال (ع ): ظهر الكوفه ، اما انى كانى بهم حلق حلق قعود يتحدثون .
مردى به حضرت صادق (ع ) گفت : برادرى دارم كه در بغداد زندگى مى كند و مى ترسم در همان شهر بميرد. حضرت فرمودند: غمى به خود راه مده از اينكه ، چه كسى ، كجا مى ميرد، هر گاه مومنى در شرق و يا غرب عالم بميرد خداوند روح او را به وادى السلام منتقل مى كند. آن مرد سوال كرد: وادى السلام كجاست ؟
حضرت فرمود:پشت كوفه بيابانى است معروف به وادى السلام ، ارواح مومنين دسته دسته اطراف و گرداگرد هم مى نشينند و با هم سخن مى گويند.
2- باز در همان كتاب به نقل از حبه عرنى آورده است گفت :
… عن حبه العرنى قال خرجت مع امير المومنين (ع ) الى الظهر، فوقف بوادى السلام كانه مهاطب لاقوام .فقمت بقيامه حتى اعييت ، ثم جلست حتى مللت ، ثم قمت حتى نالنى مثل ما نالنى اولا، ثم جلست حتى مللت ، ثم قمت و جمعت ردائى ، فقلت : يا اميرالمومنين ، انى قد اشفقت عليك من طول القيام فراحه ساعه ، ثم طرحت الرداء ليجلس عليه فقال لى : يا به ، ان هو الا محادثه مومن او موانسته ، قال : قلت : يا اميرالمومين و انهم لكذلك ؟ قال نعم ، ولو كشف لك لرايتهم حلقا، حلقا محتبين يتمادثون ، فقلت : اجسام او ارواح ؟ فقال : ارواح .و ما من مومن يموت فى بقعه من بقاع الارض الا قيل لروحه : الحقى بوادى السلام ، و انها لبقعه من جنه عدن
به همراه حضرت اميرالمومنين (ع ) به خارج از شهر كوفه رفتيم ، وقتى به وادى السلام رسيديم حضرت توقف كردند و مثل اينكه عده اى را مخاطب قرار داده و با آنها سخن مى گويند ايستادند. من مدتى ايستادم تا خسته شدم ، گويا حضرت هنوز با آنها سخن مى گفتند، نشستم ، از نشستن هم خسته سدم ، دوباره برخاستم و مدتى استادم تا اينكه ملول شدم و باى مرتبه دوم نشستم ، آنقدر نشستم كه باز خستگى بر من غلبه كرد، اين بار برخاستم و عبايم را كه براى نشستن روى زمين پهن كرده بودم جمع كردم و چون خيلى خسته شده بودم صدا زدم كه : اى امير المومنين ، من براى شما ناراحتم ، لحظه اى بنشينيد، اين بگفتم و عباى خود را پهن كردم كه
حضرت روى آن بنشينند.
حضرت فرمودند: اى حبه ، اين ايستادن من با آنها(ارواح مومنين ) يك لحظه انس و سخن كوتاهى بود. پرسيدم : اى امير المومنين واقعا چنين است ؟ فرمودند بلى . اگر پرده از جلو چشمانت كنار رود خواهى ديد آنها گروه ، گروه و حلقه ، حلقه اطراف هم با حالت خضوع و خشوع نشسته اند و با هم سخن مى گويند. پرسيدم : جسمند يا روح ؟ فرمودند: روح هستند
و سپس فرمود: هر مومنى كه از دنيا مى رود به روح او گفته مى شود: به ارواح ديگر مومنان در وادى السلام ملحق شو، او نيز به جمع آنها مى پيوندد، و اين وادى السلام قطعه اى از بهشت برين است .
دو حديث فوق بر مطالب زير دلالت دارند:
الف ارواح مومنين پس از رفتن از دنيا در مكانى كه مناسبت با اعمال و كردار آنها داشته جمع مى شوند و با هم حشر و نشر دارند.
ب جائى كه براى اجتماع ارواح مومنين به عنوان عالم برزخ تعيين شده وادى السلام است .وادى السلام بيابانى است در جنوب كوفه كه فعلا مدفن مولاى متقيان على بن ابيطالب (ع ) و كلاشهر نجف اشرف در آن واقع است . و به نظر حقير اين بيابان از سمت غرب اشرف در آن واقع است . و به نظر حقير اين بيابان از سمت غرب كوفه به سمت كربلا و كاظمين و بغداد و شايد هم در امتداد رود فرات تا كنار مرز سوريه ادامه داشته باشد.
ج نظر به مفاد حديث دوم ، اين قسمت از زمين بعنوان قطعه اى از بهشت معرفى شده و طبيعى است بنا به تعبير حضرت اميرالمومنين (ع ): اگر پرده از جلو چشمها كنار رود همه اين بيابان سر سبز و خرم و داراى انواع درختهاى ميوه در غير فصل ديده خواهد شد. درست به همان صورت كه به نقل مرحوم محدث قمى و ديگران حاج على بغدادى در مصاحبت با حضرت ولى عصر (عج ) در راه بغداد به كاظمين مشاهده كرده و پس از متنبه شدن متوجه مى شود بارها از اين راه رفت و آمد كرده و هيچ گاه اين باغات ميوه ، آنهم در غير فصل را نديده است .
د ) كلام حبه عرنى اين بود كه : به همراه حضرت امير (ع ) از كوفه خارج شديم و در پشت كوفه به وادى السلام رسيديم و…
توجه داريم كه حبه عرنى در قيد حيات بوده و اين قضيه را هم در بيدارى مشاهده كرده و نقل مى كند، و اين كوفه و وادى السلام هم ، روى همين زمين و زير همين آسمان قرار دارند و از همين خورشيد و ماه نور مى گيرند، پس ‍ جهان برزخ جزء همين عالم است گر چه از عوالم غيب است و از نظرها دور.
- مرحوم مجلسى (ره ) در بحار الانوار به نقل از محاسن آورده است :
ابن محبوب ، عن ابراهيم بن اسحاق قال : قلت لابى عبدالله (ع )اين ارواح المومنين ؟ فقال : ارواح المومنين فى حجرات فى الجنه ، يا كلون من طعامها و يشربون من شرابها، ويتزاورن فيها، و يقولون : ربنا اقم لنا الساعه لتنز لنا ما وعدتنا…
ابراهيم بن اسحاق گفت : از حضرت صادق (ع ) پرسيدم : ارواح مومنين كجا هستند؟ فرمود: ارواح مومنين در اطاقهائى در بهشت بسر مى برند، از خوردنيهاى آن مى خورند و از آشاميدنيهاى آن مى آشامند، به زيارت يكديگر مى روند و از احوال هم جويا مى شوند و اين سخن را بر زبان دارند كه : خدايا قيامت را بر پا بگردان تا وعده هائى كه به ما داده اى تحقق پيدا كند.
مناسب مى بينم در عينيت دادن به حديث فوق به يك روياى صادق اشاره نمايم :
يكى از زنان معاود عراقى كه مادرش در عراق بسر مى برد پس از آنكه شوهر خود را از دست داده بود مى گفت : حدود دو سال بود خبر از مادرم نداشتم ، شبى در خواب ديدم در محيط سر سبز و خرمى بودم ، درختهاى سبز و خرم ، سر بفلك كشيده و آبهاى زلالى در نهرهاى كوچك و بزرگ روان بود، ناگاه من خودم را در كوچه باغى ديدم كه از دو طرف كوچه انواع درختهاى ميوه سر بهم داده و يك زيبائى خاصى را به اين كوچه داده بودند و جوى آبى هم از كنار كوه مى گذشت ، دراثناى رفتن در امتداد كوچه به درب باغى رسيدم با خود گفتم به داخل باغ نگاه كنم و از وضعيت داخل باغ باخبر شوم ، وقتى نگاه كردم يك محوطه سر سبز و خرم وسيعى را ديدم كه در كنار آن اطاقى وجود داشت و پرده اى درب اطاق را پوشانده بود، با خود گفتم خوشا به حال صاحب اين باغ ، ناگاه پرده عقب رفت ، مادرم را داخل اطاق ديم جلو رفتم ، او را در بغل گرفتم ، و با او احوال پرسى كردم ، گفت مدتى است اين باغ برا به من داده اند، و نام شوهرم را كه از دنيا رفته بود به زبان جارى كرد و گفت يك ساعت پيش اينجا بوده و هر چند روز يك مرتبه با من ملاقات مى كند. من از خواب بيدار شدم .
حقير از شنيدن اين رويا به اين دليل كه با حديث فوق مطابقت كامل دارد يقين كردم آن پير زال از دنيا رفته كه چند ماه بعد، يكى از دوستان عراقى كه همان پير زال را مى شناخت به ايران آمد، وقتى از احوال او جويا شديم معلوم شد حدود يك سال و چند ماه قبل از اين رويا از دنيا رفته است .انسان وعالم برزخ/محمد مظاهری

این مطلب ادامه دارد…


free b2evolution skin