کتاب ها دو جورند
«کتاب ها دو جورند: کتابهایی که وقتی با آنها محشوری، تنهایی و کتابهایی که وقتی تنهایی، با آنها محشوری».
«کدام محروم ترند؟ کسی که کتاب خوب دارد، ولی وقت ندارد یا آن که وقت دارد، ولی کتاب خوبی در دست ندارد؟».
«وقتی کتابهای خوب را بد تبلیغ کنند، مثل این است که کسی با صدای خرناس، دیگران را به استراحت دعوت کند».
«کتاب، عسل است… لطفاً مواظب زنبورهای تقلبی باشید».
«کتاب خوب، عسل طبیعی است، احوال ذائقه شما چطور است؟».
«پیش از آنکه کتاب های بد، ما را به آتش بکشند، خوب است ما با آب معرفت بشوییمشان».
«اگر با خواندن یک کتاب خوب، به هیچ یک از اهدافتان نرسیدید، لطفا اهدافتان را تغییر دهید».
«دفن کتاب فاسد و مرده، وظیفه خواننده ای است که میخواهد سالم و زنده بماند».
«کتابی که حرفی برای گفتن داشته باشد، حرف ندارد».
«نادانی بد است، ولی از آن بدتر، بددانی است که از بدخوانی میآید».
«کتاب بد، کتابی است که در جوانی پیر شده و کتاب خوب، کتابی است که هرچه میگذرد، جوانتر میشود».
«کتاب بد، تو را خسته میکند، ولی کتاب خوب را تو خسته میکنی، از بس مکرر میخوانی».
«فرق جامعه غربی و اسلامی در این است که آنجا اثر«من» مطرح است و اینجا «اثر» من».
«به نظر یک ناشر پول دوست، هر کتابی که «سودآور» نباشد، «سوز آور» است».
«خواننده زیرک کسی است که قبل از خواندن یک کتاب شیطانی، بتواند دست ناشر و نویسنده را بخواند».
«اگر واقعاً کتاب خوانی، یک برگ از کتاب وجود خودت را بخوان!».
شناخت کافی از سلامت و صحت کتاب
نقطه آغازین ایجاد عشق و علاقه به کتاب و کتابخوانی از خانواده آغاز می گردد
شناخت کافی از سلامت و صحت کتاب
یکی از مفیدترین اطلاعات برای کتابخوان، شناختن آثار خوب و جدید، شناخت نویسندگان متعهد و سالم و آگاهی از مؤسسات انتشاراتی متعهد است. نشان «استاندارد» به عنوان نشانه مرغوبیت کالا، نباید تنها در فرآورده های خوراکی و مصرفی و کالاهای خانگی و صنعتی مورد نظر باشد، بلکه آثار فرهنگی و فرآورده های علمی و فکری هم باید مطابق استانداردهای عقلانی و دینی و ارزشی تهیه شود تا جامعه را به فساد و تباهی و بیماری نکشد. روشن است که خوانندگان آثار و خریداران کتاب و مشتریان مطبوعات و جراید نیز باید به این علایم استاندارد توجه کنند و هر کتاب را نخرند و نخوانند و به هر نویسنده و ناشر، اطمینان صد در صد نکنند و تا شناخت کافی از سلامت و صحت کتاب خاصی پیدا نکرده اند، در روح و اندیشه خود و فرزندانشان را به روی کالاهای ناسالم و زیان بار فکری نگشایند.
حق پذیری شهید بهشتی
حق پذیری شهید بهشتی
یکی از صفات شهید بهشتی، آن عالم ژرف اندیش، پذیرفتن حق بود، حتی اگر به ضرر او تمام می شد. همین که می فهمید سخنی حق است، آن را می پذیرفت و این بیانگر صفای روح آن اسوه اخلاق است. مرحوم آیت اللّه ربانی املشی در این باره چنین می گوید: از بین همه خاطرات یک خاطره را، که حاکی از روح بلند و ایمان قوی و حق طلبی و حق گویی او بود، هرگز فراموش نمی کنم. روزی یکی از دوستان ایشان در حضورش درباره بنی صدر مطالب انتقادآمیزی می گفت که خلاف واقع بود. شهید بهشتی فورا به او اعتراض کرد و گفت: «این مطلب را من می دانم. به این صورت که شما می گویید نیست». این خاطره از این جهت که حاکی از اخلاق اسلامی شهید بهشتی بود به گونه ای که در هیچ حال از حق نمی گذشت اگرچه به ضرر او باشد، برای من فراموش نشدنی است. چه خوب است که مردم ما این حالات برجسته را در این رجال و شخصیت های دینی ببینند و از آنان درس زندگی اسلامی بیاموزند.
شهید بهشتی از دیدگاه مقام معظم رهبری
شهید بهشتی از دیدگاه مقام معظم رهبری
بهشتی مظلوم زیست و مظلوم مرد، به خاطر اینکه در دوران زندگیاش کسی به عمق و والایی شخصیت این مرد پی نبرد.
شهید بهشتی واقعا یک انسان برجستهای بود در همه ابعاد.