13
اردیبهشت

#همسر‌شهید‌بابایی❤️

قـــــهربودیم?
درحال نمازخوندن بود?
نمازش که تموم شد؛
هنوز پشت به اون نشسته بودم

کتاب شعرش رو برداشت?
و با یه لحن دلنشین☺️
شروع کرد به خوندن?

ولے من باز باهاش قهربودم!!?☹️


کتابو گذاشت کنار?
بهم نگاه کرد
و گفت:
“غزل تمام؛
 نمازش تمام؛
 دنیـا مـات؛

سکوت بین
 من و واژه ها
سکونت کرد!?

بازهم بهش نگاه نکردم☹️
اینبارپرسید :
عاشقمے؟؟؟?

سکوت کردم؛
گفت :
عاشقم گر نیستے?
لطفی بکن نفرت بورز?
بےتفاوت بودنت?
هرلحظه آبم مےکند?


دوباره با لبخند پرسید:?

عاشقمــــے مگه نه؟؟!!!?
? گفتم:نـــــه!!!?


گفت:

لبت نه گوید
و پیداست مے گوید دلت آری???
که این سان دشمنے
یعنے که خیـلے دوستـم دارے"???


زدم زیرخنده?

و روبروش نشستم؛?
دیگه نتونستم بهش نگم
که وجودش چقد آرامش بخشه… ☺️

بهش نگاه کردم
و ازته دل گفتم
خداروشکرکه هستے???



#همسر‌شهید‌بابایی❤️


free b2evolution skin
10
بهمن

"شـــــهادت در حـالت ســـــجده "

❃↫?«بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن»?↬❃

#میخواهم_مثل_تو_باشم ‌



✍️می گفت « دوسـت دارم شهـــادتم در
حالـی باشد ڪـــه در سجـــده هستم »
یڪـی از دوستانش می گفت :
در حال عڪـس گرفتن بودم ڪه
دیدم یڪ نفر به حالت سجـده
پیشانــی به خاڪـ گذاشته است .
فکر کردم نمــاز می خواند ؛ اما دیدم
هوا ڪاملاَ روشـن است و وقت نماز
گذشته ، هـمه تجهــیزات نـظامـی را
هم با خـــودش داشــت .

✍️جلو رفتم تا عڪسـی در همین حالت از او بگیرم . دستم را که روی ڪتف او گذاشــتم ، به پـهلــو افتــاد .
دیدم گلولــه‌ای از پشت به او اصــابت
ڪرده و به قلبــش رسیده ، آرام بود
انگــار در این دنیا دیگــر ڪاری نداشت.
صورتــش را ڪه دیدم زانوهایــم
سسـت شـد به زمین نشـستـم .
با خودم گفتـم :
«این که یوســفـــــ شریفــــ است ».

#شهید_یوسف_شریفی


free b2evolution skin
29
مهر

#رمز_مؤفقیت

#رمز_مؤفقیت
✅در زندگی تسلیم سختی ها نشیم

?ﺩﺭ یک سمینار رموز موفقیت،
? سخنران از حضار ﭘﺮﺳﯿﺪ:  «ﺁﯾﺎ
? ﺑﺮﺍﺩﺭﺍﻥ ﺭﺍﯾﺖ ﻫﺮﮔﺰ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺷﺪﻧﺪ؟»
?حضار ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺯﺩﻧﺪ: «ﻧﻪ! ﻧﺸﺪﻧﺪ.»
?سخنران: «ﺗﻮﻣﺎﺱ ﺍﺩﯾﺴﻮﻥ ﺗﺴﻠﯿﻢ
?ﺷﺪ؟»
?حضار: «ﻧﻪ! ﻧﺸﺪ.»
?سخنران: «ﮔﺮﺍﻫﺎﻡ ﺑﻞ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺷﺪ؟»
?حضار: «ﻧﻪ! ﻧﺸﺪ.»
?سخنران: «ﻻﻧﺲ ﺁﺭﻣﺴﺘﺮﺍﻧﮓ ﺗﺴﻠﯿﻢ
? ﺷﺪ؟»
?حضار: «ﻧﻪ! ﻧﺸﺪ.»
?سخنران ﺑﺮﺍﯼ ﭘﻨﺠﻤﯿﻦ ﺑﺎﺭ ﭘﺮﺳﯿﺪ:

?«ﻣﺎﺭﮎ ﺭﺍﺳﻞ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺷﺪ؟»
?ﻣﺪﺗﯽ ﺳﮑﻮﺕ ﺩﺭ ﮐﻼﺱ ﺣﺎﮐﻢ ﺷﺪ.
?ﺳﭙﺲ یکی از حاضران ﭘﺮﺳﯿﺪ:
?«ﻣﺎﺭﮎ ﺭﺍﺳﻞ ﺩﯾﮕﺮ ﮐﯿﺴﺖ؟ ﻣﺎ ﺗﺎ ﺍلاﻥ ﺍﺳﻢ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺸﻨﯿﺪﻩ ﺍﯾﻢ!»
?سخنران ﮔﻔﺖ:
?«ﺣﻖ ﺩﺍﺭﯾﺪ ﮐﻪ ﺍﺳﻤﺶ ﺭﺍ ﻧﺸﻨﯿﺪه ایدﭼﻮﻥ ﺍﻭ ﺗﺴﻠﯿﻢ ﺷﺪ!»


❤️??????❤️???


free b2evolution skin
29
مهر

روباهي از شتري پرسيد

 

روباهي از شتري پرسيد:
عمق اين رودخانه چقدر است؟
شتر جواب داد:
تا زانو??
ولي وقتي روباه توي رودخانه پريد ، آب از سرش هم گذشت!
روباه همانطور که در آب دست و پا مي زد و غرق مي شد به شتر گفت:
تو که گفتي تا زانووووو!??
و شتر جواب داد: بله ، تا زانوي من ، نه زانوي تو!
هنگامي که از کسي مشورت مي گيريم بايد شرايط طرف مقابل و خودمان را هم در نظر بگيريم.
«لزوماً هر تجربه اي که ديگران دارند براي ما مناسب نيست»??

❤️??????❤️???


free b2evolution skin
29
مهر

حتما بخونین

حتما بخونین ???
دخترک قهقهه ای بلند میزند وشال کوتاهش را که حکم بادبزن دارد مرتب جابه جا میکند.زیر این افتاب داغ یک بستنی با طعم شکلات چقدر میچسبد!?
دختر بستنی اش را لیس میزند و چشم های دودوزه باز به موهای طلایی که زیر شال قرمزش خودنمایی میکند،خیره شده اند.?
آخر میدانی؟گرگ ها همیشه به دنبال شنل قرمزیند.?
لبخند هوس آمیز روی لبهای پسری که آن سوی خیابان ایستاده است مینشیند.?

و برای هزارمین بار اشک در چشمانت حلقه میزند. آه بلندی از اعماق وجودت زبانه میکشد که دل آسمانها و زمین را میلرزاند.?
لبخند روی لبهای همگان و اشک های سرد روی گونه های تو .عبایت را روی سر میکشی و از کوچه ها عبور میکنی.
یک عبور تلخ.شاید تحمل دیدن این صحنه ها آنقدر برایت دشوار است که ندیدنشان را ترجیح میدهی.?
و سخت تر از همه آنکه امروز جمعه است‼️روزی که قولش را داده بودی.هزار سال میگذرد و هزاران جمعه.هزار جمعه و هنوز آن سیصد و سیزده نفر جور نشده است…
انتظار غریبی چقدر سخت است این را باید از تو پرسید؟
ای کاش تو هم یک زینب داشتی.زینبی که غمخوارت میشد.زینبی که سنگ برادر را به سینه میزند.کاش عباسی داشتی تاحداقل در این هلهله و شور وهیاهو دلت را به او خوش میکردی.?

یک روز هم جمعه بود و فکر همه درگیر دِربی.شوق و ذوق همه گرفتن بلیط برای آمدن به ورزشگاه و استرسشان کم آمدن بلیط و جاماندن از بقیه.دریغ از آنکه هیچ یک نمیدانند جاماندن از غافله عشق یعنی چه؟
توی این وضعیت کمتر کسی به فکر تو میماند کمتر کسی ذکر لبش «یامهدی ادرکنی» ست.
توی این شوق و شور هیجان فوتبال،شاید آمدنت خوشیهایشان را برهم زند!
یعنی میتوان لذتی که در دیدن توست را به دیدن فیلم ها وعکس هایی که دشمنانت ساخته اند وعمل به برنامه هایشان فروخت؟?
دیدن روی ماه تو یا هوس و وسوسه شیطان؟

به راستی که قدر تورا فقط کودکی میداند که مشق شبش به جای الف، ب و بابا آب داد خمپاره و گلوله و بابایی که رفت وآغوش گرم مادرانه ای که دیگر نیست شده!?
قدر تورا تنها مادری میداند که پیشانی خونین پسرش را درآغوش گرفته میبوسد و انتقام خون شهیدش را به تو واگذار میکند!?

ای کاش دعاهایمان ادعا نبود که اگر چیز بیش از این بود امروز تیتر رسانه ها بجای حمله انتحاری و کشته شدن صدها زن و کودک این بود!????
         «یوسف زهرا آمـــــــــــد!»
طولانیه ???
ولے واقعا ارزش خوندن داره حتی شده چند بار هم بخونین ???????????????

 


free b2evolution skin