21
شهریور

به مناسبت میلاد امام کاظم علیه السلام/گوشه ای از صفات والای آن حضرت

حضرت امام موسى كاظم(عليه السلام) عابدترين و زاهدترين، فقيه ترين، سخى ترين و كريمترين مردم زمان خود بود، هر گاه دو سوم از شب مى گذشت نمازهاى نافله را به جا مى آورد و تا سپيده صبح به نماز خواندن ادامه مى داد و هنگامى كه وقت نماز صبح فرا مى رسيد، بعد از نماز شروع به دعا مى كرد و از ترس خدا آن چنان گريه مى كرد كه تمام محاسن شريفش به اشك آميخته مى شد و هر گاه قرآن مى خواند مردم پيرامونش جمع مى شدند و از صداى خوش او لذّت مى بردند.

آن حضرت، صابر، صالح، امين و كاظم لقب يافته بود و به عبد صالح شناخته مى شد، و به خاطر تسلّط بر نفس و فروبردن خشم، به كاظم مشهور گرديد.

شيخ مفيد درباره آن حضرت مي گويد : ” او عابدترين و فقيه ترين و بخشنده ترين و بزرگ منش ترين مردم زمان خود بود ، زياد تضرع و ابتهال به درگاه خداوند متعال داشت . اين جمله را زياد تکرار مي کرد : « اللهم انی أسألک الراحة عند الموت و العفو عند الحساب »
(خداوندا در آن زمان که مرگ به سراغم آيد راحت و در آن هنگام که در برابر حساب اعمال حاضرم کنی عفو را به من ارزانی دار )".

امام موسی بن جعفر ( ع ) بسيار به سراغ فقرا مي رفت . شب ها در ظرفی پول و آرد و خرما مي ريخت و به وسايلی به فقرای مدينه مي رساند ، در حالی که آن ها نمي دانستند از ناحيه چه کسی است . هيچکس مثل او حافظ قرآن نبود ، با آواز خوشی قرآن مي خواند ، قرآن خواندنش حزن و اندوه مطبوعی به دل مي داد ، شنوندگان از شنيدن قرآنش مي گريستند ، مردم مدينه به او لقب ” زين المجتهدين ” داده بودند . مردم مدينه روزی که از رفتن امام خود به عراق آگاه شدند ، شور و ولوله و غوغايی عجيب کردند . آن روزها فقرای مدينه دانستند چه کسی شب ها و روزها برای دلجويی به خانه آن ها مي آمده است .

امام‌ ( ع‌ ) با آن‌ كرم‌ و بزرگوارى‌ و بخشندگى‌ خود لباس‌ خشن‌ بر تن‌ مى‌كرد ، چنان كه‌ نقل‌ كرده‌اند : ” امام‌ بسيار خشن‌ پوش‌ و روستايى‌ لباس‌ بود ” و اين‌ خود نشان‌ ديگرى‌ است‌ از بلندى‌ روح‌ و صفاى‌ باطن‌ و بى‌اعتنايى‌ آن‌ امام‌ به‌ زرق‌ و برق هاى‌ گول‌ زننده‌ دنيا .

امام‌ موسى‌ كاظ‌م‌ ( ع‌ ) نسبت‌ به‌ زن‌ و فرزندان‌ و زيردستان‌ بسيار با عاطفه‌ و مهربان‌ بود . هميشه‌ در انديشه‌ فقرا و بيچارگان‌ بود ، و پنهان‌ و آشكار به‌ آنها كمك‌ مى‌كرد .


free b2evolution skin
21
شهریور

موضع‌گیری های امام کاظم علیه السلام در مقابل هارون الرشید


با آن‌که هارون مشهور به زورگویی، جباریت، قساوت قلب و دشمنی، به ویژه با علوی‌ها بود، در عین حال در تاریخ شاهدیم که امام کاظم(ع) هیچ اهمیتی برای هارون قایل نبود و هیچ ترس و هراسی از وی نداشت و در مقابل هارون در نهایت عزّت و شجاعت می‌ایستاد و در راستای مسئولیتش کوچک‌ترین عقب‌نشینی و ضعفی از خود نشان نمی‌داد. تاریخ شاهد این مدعاست. در این‌جا به نمونه‌هایی از این برخورد امام(ع) در مقابل هارون الرشید می‌پردازیم:

1. هارون الرشید و تظاهر انتساب به پیامبر اکرم(ص)
خطیب بغدادی در کتاب تاریخ خود نقل می‌کند که: هارون الرشید به حج و به زیارت مرقد پیامبر(ص) آمد. عده‌اى از قریش و سران قبایل و نیز موسى بن جعفر(ع) با وى همراه بودند. چون هارون به مزار پیامبر رسید گفت: سلام بر تو اى رسول خدا! اى پسر عمویم! وى می‌خواست با این عبارت به اطرافیان فخر بفروشد. در این هنگام موسى بن جعفر(ع) به قبر پیامبر نزدیک شد و گفت: «سلام بر تو اى پدر»! چهره‌ی رشید دگرگون شد و گفت: اى ابو الحسن! افتخار حقیقى همین است.

2. ترسیم حد و مرز «فدک» از جانب امام کاظم(ع)
زمخشری می‌گوید: هارون الرشید به امام موسی بن جعفر(ع) عرض کرد: یا اباالحسن! حد و مرز فدک را مشخص کن تا آن را به شما برگردانم. حضرت از این کار ابا کرد، تا این‌که هارون اصرار ورزید، آن‌گاه امام(ع) فرمود: «من حد و مرز واقعی آن را مشخص می‌کنم. اگر این کار را بکنم تو آن را برنمی‌گردانی!» هارون گفت: مگر حدود آن کجاست! به حق جدّت مشخص کن. پس امام(ع) فرمود: «مرز اوّلش تا عدن است». در این هنگام رنگ هارون تغییر کرد، گفت: ادامه بده فرمود: «مرز دومش سمرقند است»، با شنیدن این حرف چهره‌اش تاریک شد. امام(ع) فرمود: «مرز سومش آفریقاست»، رنگش سیاه شد، گفت: ادامه بده. امام فرمود: «مرز چهارمش تا خزر و ارمنستان است». این‌جا بود که هارون گفت: بفرما جای من بنشین! بنابراین، چیزی برای ما باقی نمی‌ماند! امام(ع) فرمود: «به تو گفتم اگر حدّ فدک را مشخص کنم، تو آن‌را به ما باز پس نمی‌دهی. از این‌جا بود که هارون تصمیم به قتل حضرت گرفت».

3. اثبات نسبت با رسول اکرم(ص)
نقل کرده‌اند روزی هارون الرشید از امام کاظم(ع) پرسید: چگونه شما می‌گویید فرزندان رسول الله(ص) هستید، در حالی‌که فرزندان علی(ع) هستید. همانا مرد از طرف پدر منسوب به جدّ می‌شود، نه از طرف مادر. امام(ع) در جواب، این آیه‌ی مبارکه را قرائت فرمود: «… و از فرزندان او، داوود و سلیمان و ایّوب و یوسف و موسى و هارون را (هدایت کردیم) این‌گونه نیکوکاران را پاداش مى‏دهیم! و (همچنین) زکریّا و یحیى و عیسى و الیاس را همه از صالحان بودند». در حالی‌که برای حضرت عیسی(ع) پدری نیست، همانا وی از طرف مادر به انبیا منتسب شد. این‌گونه ما ملحق به فرزندان پیامبر(ص) می‌شویم از طرف مادرمان حضرت زهرا(س). همچنین خدای متعال فرمود: «هر گاه بعد از علم و دانشى که (درباره‌ی مسیح) به تو رسیده، (باز) کسانى با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: بیایید ما فرزندان خود را دعوت کنیم، شما هم فرزندان خود را ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را، ما خودمان را و شما خودتان را (کسانى را که مانند جان ماست) فرا خوانیم، آن گاه مباهله کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم». پیامبر(ص) هنگام مباهله‌ی با نصاری هیچ‌کس را دعوت نکرد، مگر علی، فاطمه و حسن و حسین(ع) پس حسنین فرزندان پیامبر(ص) هستند.


free b2evolution skin
19
شهریور

گزارش تصویری از اردوی توجیهی


free b2evolution skin
19
شهریور

گزارش تصویری از اردو

 

 

 


free b2evolution skin
19
شهریور

برگزاری اردوی توجیهی-اموزشی طلاب جدید الورود

اردوی توجیهی -اموزشی ویژه طلاب جدیدالورود برگزارشد.

برنامه های برگزار شده در این اردو

سخنرانی خانم خاتم الحسینی                  سخنرانی خانم سراجان همسر شهید شریفی

شبی با شهدا                                        اجرای نمایشنامه

برگزاری مسابقه واهدای جوایز به برگزیدگان     برگزاری حلقه های صالحین

نمایشگاه حجاب وعفاف               مولودی خوانی    و…….         


free b2evolution skin