گرگ ها....
گرگها همیشہ زوزه نمےڪشند …
گاهے هم مےگویند :
دوستت دارم …
و زودتر از آنڪہ بفهمے بره اے …
⚡️مےدرند خاطراتت را …
و تو میمانے با تنے ڪہ بوے گرگ گرفتہ و دلے پر از حسرت… !
گرگها همیشہ زوزه نمےڪشند …
گاهے هم مےگویند :
دوستت دارم …
و زودتر از آنڪہ بفهمے بره اے …
⚡️مےدرند خاطراتت را …
و تو میمانے با تنے ڪہ بوے گرگ گرفتہ و دلے پر از حسرت… !
آسمان خشک شد و نيست خبر، يعنی چه؟
شعر می بارد و اکسير هنر يعنی چه؟
رنگ اين قافيه از غم شد و وزنش ماتم
هی رديفم شده :او رفته سفر…،يعنی چه؟
روضه خوان گفت تو را کرب و بلا خواهم برد
هر که دارد هوس خون جگر يعنی چه؟
روضه خوان گفت زنی پشت دری…اما بعد…
تو بيا ترجمه کن سينه و در يعنی چه؟
گفت مردی شده غربت زده و محرم چاه
پس«عليٌ بشرٌ کيفَ بَشر» يعنی چه؟
گفت يک کودک لب تشنه به دنبال سراب
بر کف دست پدر… تير سه سر يعنی چه؟
آه ای حضرت موعود بيا ثابت کن
“ارثِ اين مادرِ خم گشته کمر” يعنی چه؟
ماذَا وَجَدَ مَنْ فَقَدَكَ وَ مَاالَّذِي فَقَدَ مَنْوَجَدَك…
آنکس که تو را ندارد، چهدارد؟ و آنکس که تو را يافته، چهندارد؟…
چادر
از انسان ڪوه” مےسازد
یڪ ڪوه پر ابهتــ …
ڪوه كہ باشے
آرامش زمين مےشوے
و همنشين آسمان…
ڪوه كہ باشے
در اوجے …
ڪوه كہ باشے
ديگران را هم بہ
“به اوج مےرسانی”